۱۴۰۳ اردیبهشت ۷, جمعه

وجود و شعور (۱۱)

 

سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین

 (۱۸۸۹ ـ ۱۹۶۰)

برگردان

شین میم شین

۱

جایگاه پدیده ها و روندهای روانی در پیوند عام پدیده ها در جهان مادی

 

الف

راجع به طرح مسئله

ادامه

 

۱۲۰

·    (اما نباید آنها را (آنسان که در ایام اخیر اغلب رخ داده) با هم قاطی کرد.

·    یعنی اصطلاحات «بازتابی» و «منعکس کننده» را به سادگی به مثابه مفهوم واحدی تلقی کرد.)

 

۱۲۱

·    ماهیت تئوری انعکاس را می توان به اختصار به شرح زیر نمودار ساخت:

·    آنچه که حس می شود، نه احساسات و آنچه که درک می شود، نه ادراکات، بلکه چیزها و پدیده های جهان مادی اند.

 

۱۲۲

·    با احساس ها و ادراک ها (استنباطات) چیزها شناخته می شوند.

 

۱۲۳

·    اما احساسات و ادراکات نه خود چیزها، بلکه فقط تصاویر چیزها هستند.

 

۱۲۴

·    احساسات و ادراکات را نمی توان به طور بیواسطه به جای چیزها گذاشت.

 

(تصاویر چیزها را نمی توان با خود چیزها عوضی گرفت.

 مترجم)

 

۱۲۵

·    ما نباید (آنسان که اغلب به کرات صورت می گیرد) از احساسات و ادراکات به مثابه چیزهای فکری سخن بگوییم.

·    به مثابه چیزهای فکری ئی که مجزا از هر واقعیت عینی در جهان فکری وجود دارند.

·    درست به همان سان که چیزها و اشیاء (موضوعات) در جهان مادی وجود دارند.

 

۱۲۶

·    احساسات و ادراکات و غیره تصاویر اشیاء هستند.

 

۱۲۷

·    محتوای معرفتی احساسات و ادراکات، مستقل از اشیاء (مستقل از موضوعات شناخت) وجود ندارد.

 

۱۲۸

·    تئوری ماتریالیستی ـ دیالک تیکی انعکاس از این رو هر درک سوبژکتیویستی از چیزها، پدیده ها و روندهای روانی را کاملا مستثنی می دارد.

 

(در به روی این درک سوبژکتیویستی کاملا می بندد.

مترجم)

 

۱۲۹

·    برای اینکه بتوان مسئله گزاری معرفتی ـ نظری را در بررسی کردوکار روانی جامه عمل پوشاند، باید دانست که جهان مادی، پیشاپیش در تشکیل و تعین (دترمیناسیون) پدیده های روانی شرکت دارد.

 

۱۳۰

·    این مطالبه حاوی این تئوری کردوکار روانی (به مثابه کردوکار بازتابی) است که بنا بر آن، پدیده های روانی در روند تأثیر متقابل فرد، یعنی مغز او با جهان خارج پدید می آیند.

·    در روند تأثیر متقابلی که تحت تأثیر (اثرگذاری) جهان خارج بر مغز شروع می شود.

 

ادامه دارد.

 

دایرة المعارف مفاهیم محیط زیست (الف) اتیلن اوکسید

  

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

  

اتیلن اوکسید

مایعی بی رنگ با بوی شیرین است.

 

از اتیلن اوکسید ضمنا برای سنتز (تولید) اتیلن گلیکول، مواد خام شستشویی، وسایل کمکی منسوجات، مواد مصنوعی و غیره استفاده می شود.

 

مخلوطی از اتیلن اوکسید با دی اکسید کربن

به عنوان ماده مبارزه با آفات

 قابل خرید و فروش است.

 

اتیلن اوکسید

مایعنی قابل انفجار و سمی است.

حتی قبل از پی بردن بدان با توجه به بویش،

می تواند سلامتی فرد را به خطر اندازد.

 

تنفس اتیلن اوکسید

می تواند به پیامدهای زیر منجر شود:

حالت تهوع

درد معده

استفراغ

اسهال

حالات شبیه بیهوشی

صدمه بر جگر و کلیه ها

تماس اتیلن اوکسید با پوست

به

مرگ بافت ها و تاول منجر می شود.

 

پایان

خود آموز خود اندیشی (۹۵۴)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

مقدمه

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۰)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

 

۱

گرت جان بخواهد به لب برنهی

ورت تیغ بر سر نهد، سر نهی

معنی تحت اللفظی:

اگر معشوق از تو جان طلب کند، جان بر لب می نهی تا تسلیمش کنی

و

اگر شمشیر یر سرت بگذارد، سرت را داوطلبانه به شمشیرش می سپاری.

 

یکی از خطاهای فکری سعدی وارونه کردن دیالک تیک (۱) و قاعده است.

 

یکی از خطاهای فکری سعدی وارونه کردن دیالک تیک استثناء و قاعده و جا زدن استثناء به جای قاعده است.

 

احتمال این که کسی در شرایط استثنائی برای وصل با شاهدی جان خود را به خطر بیندازد، یک در یک میلیون است.

این یک پدیده استثنائی است.

 

در دیالک تیک استثناء و قاعده، تعیین کننده (۱) است، نه (۲).

 

در دیالک تیک استثناء و قاعده، تعیین کننده قاعده است و نه استثناء.

رابطه مبتنی بر دیالک تیک داد و ستد میان «عاشق» و شاهد، هم قبل از وصل و هم بعد از وصل،

 اعتبار خود را حفظ می کند.

 

این دیالک تیک، یکی از قوانین اصلی جامعه بشری و بسیار قدیمی تر از جامعه طبقاتی است و کسی نمی تواند در سراسر زندگی مشترک زناشوئی از شر آن خود را رها سازد.

 

«جان بر لب نهادن» و «سر بر تیغ سپردن» عاشق،

 یاوه ای بیش نیست.

عشق کذائی مثل هر چیز دیگر گذرا، موقتی و فانی است.

 

عشق می آید و می رود و حتی می تواند به نفرت مبدل شود.

 

حتی می توان گفت که ما در واقع، با دیالک تیک عشق و (۱) سر و کار داریم، نه با عشق محض و خالص و ناب.

 

حتی می توان گفت که ما در واقع، با دیالک تیک عشق و نفرت سر و کار داریم، نه با عشق محض و خالص و ناب.

نفرت هم می تواند در شرایطی به عشق مبدل شود.

اگر خواستید، می توانید از نویسنده «کلیدر»  بپرسید.

سازمان های امنیتی، چه بسا، همکاران بعدی خود را از میان قربانیان خود برمی گزینند.

 

ادامه دارد.